آزمونهای روانشناسی
آزمون وسیله ای است عینی و استاندارد شده که برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار یا خصایص آدمی به کار می رود. در این تعریف ، مراد از عینی آن است که روش اجرا ، نمره دادن و تعبیر و تفسیر نتایج آزمون براساس قواعدی معین و مشخص صورت می گیرد و قضاوت و نظر شخصی در آنها بی تاثیر است. برای هر آزمون دستورالعمل خاصی در مورد نحوه اجرا ، طول مدت آزمایش، دستورهای شفاهی و نحوه ارائه مثالها و روش تفسیر نمره ها تهیه می شود.
اصطلاح استاندارد شده بدین معناست که آزمون قبلا در مورد گروه نمونه ای از افراد مورد نظر در بوته آزمایش گذاشته شده و نتایج پژوهشهای مربوط به آن از راه روشهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و روایی و اعتبار آن تعیین شده است . به علاوه دارای جداول نرم یا هنجارهایی است که نمره های خام آزمون بر مبنای آن تعبیر و تفسیر می شوند. مقصود از نمونه ای از رفتار یا خصایص آن است که در هر آزمون نمونه های کوچکی از رفتار یا خصایص فرد که به دقت انتخاب شده است مورد مشاهده و اندازه گیری قرار گیرد. همچنانکه یک متخصص شیمی برای تعیین مواد محلول در آب قطره ای از آن را مورد آزمایش قرار می دهد، روانشناس نیز مثلا برای اندازه گیری استعداد ریاضی یک فرد میتواند نمونه هایی از توانایی وی را در حل مسایل ، محاسبات کمی و یا استدلال ریاضی مورد مطالعه قرار دهد.
تعریف آزمون روانیباتوجه به تعداد و تنوع آزمون های روانی ابداع شده از آغاز قرن بیستم تا کنون ارائه تعریفی که بتواند به طور جامع و مانع همه آنها را اعم از آزمون های استعداد ، شخصیت، یادگیری و... در بر گیرد کاری دشوار مینماید . تعاریف ارائه شده در کتابچه های راهنمای آزمون ها یا متون کلاسیک روان سنجی اغلب وجهی از سنجش روانی را ملاک نظر قرار داده اند و یا اینکه با رویکرد یک آزمون ویژه ، به تعریف آزمون به طور کلی پرداخته اند .
به طور مثال برخی در تعریف آزمون به سنجش استعداد ها و برخی دیگر به ارزشیابی صفات شخصیت توجه کرده اند . از بین تعاریف موجود آنهایی که سنجش رفتار را اساس تعریف خود قرار داده اند ، قانع کننده تر و تعمیم یافته تر جلوه می نمایند . اناستاز ی در آمریکا و پیشو در اروپا از زمره این افرادند . آناستازی در کتاب (( روان آزمایی )) می نویسد . (( آزمون روانی وسیله ای است عینی و هنجار شده ( که ) برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار به کار برده می شود )). پیشو نیز تعریفی کم و بیش مشابه دارد . او در کتاب (( آزمون های روانی )) می نویسد . آزمون عبارت است از (( یک موقعیت آزمایشی هنجار شده که به عنوان محرک برای دریافت یک رفتار مشخص مورد استفاده قرار می گیرد .))
در این تعاریف با اینکه یکی آن را وسیله و دیگری آن را موقعیت در نظرگرفته اند سه ویژگی مهم به شرح زیر دیده می شود :
نخست این که آزمون پدیده ایست عینی که آن را برای اندازگیری توانایی افراد به کار می بردند. منظور از عینیت آزمون مشخص بودن دقیق محتوای سئوالات ، حوزه های سنجش ، شیوه اجرا و نمره گذاری است . در هر آزمون زمآن اجرا ، دستور العمل های شفاهی ، مثال ها برای پاسخ به سئوالات به خوبی مشخص می شوند تا نظر شخصی اجراکنندگان در آنها دخالت نداشته باشد.دوم این که مقصود از هنجار شده آن است که آزمون قبلا درباره گروه نمونه ای از افراد مورد نظر اجرا شده و نتایج آن به صورت تابلوهای عددی ارائه شود . این تابلوها مبنای قضاوت نمرات خام افرادی قرار می گیرند که در آینده می بایست به آزمون مورد نظر پاسخ دهند . در هنجاریابی آزمون ها اعمال دیگری از جمله بررسی روائی و اعتبار آزمون آنجام می شود و ضریب دشواری و تشخیص سئوالات آنها تعیین می گردد . این اعمال که به کمک فرمول ها و محاسبات آماری آنجام می شوند امکان مقایسه آزمون ها را با یکدیگر فراهم می سازند .سوم این که آزمون های روانی به اندازه گیری (( نمونه ای از رفتار )) آزمودنی ها می پردازند. نمونه های رفتاری می بایست معرف کل رفتار باشندتا معتبر شناخته شوند.در اینجا کار روانسنج همان طوری که آناستازی می نویسد به کار متخصص شیمی که خون بیمار یا آب آشامیدنی محل را نمونه برداری می کند شبیه می گردد . با این وصف تفاوت هایی بین نمونه برداری رفتاری و نمونه برداری شیمیایی می توان یافت که باید به آن ها توجه نمود . در نمونه برداری شیمیایی هر واحد نمونه عینا داری همان ویژگی هایی است که در کل نمونه یافت می شوند . در نمونه برداری های رفتاری این کار شدنی نیست زیرا پدیده های روانی از پیچیدگی بیشتری بر خوردارند و از موقعیتی به موقعیت د یگر تغییرات اساسی پیدا می کنند . از طرف دیگر نمونه های رفتاری نمی بایست عینا همان هایی باشند که افراد در زندگی روزمره خود به آنجام آنها عادت دارند. این گونه رفتارها آموخته شده اندو لذا فاقد توان سنجش ویژگی ها بالقوه آزمودنی ها خواهند بود . بنابراین سئوالات آزمون ها از طرفی ضروری است که معرف تمام حوزه های رفتاری باشند که آزمون قصد سنجش آنها را دارد و از طرفی دیگر نمی بایست عینا همان رفتارهای متعارف با همان وجوه ظاهری انتخاب گردند . به این ترتیب ابداع سئوالات بکر در آزمون های روانی اهمیت پیدا می کند و هر چه این سئوالات بیشتر باشند آزمون از قدرت تشخیص و پیش بینی بیشتری بر خوردارخواهد بود .توان تشخیص و بیش بینی ، دو صفت ممیزه آزمون های روانی اند به گونه ای که بر اساس آنها می توان قضاوت نمود ، مثلا فلآن آزمون بهتر از آزمون دیگر ساخته شده است . منظور از تشخیص ، قدرت آزمون در طبقه بندی افراد از نظر تفاوت های فردی ، امراض روانی ، صفات شخصیتی و یا ویژگی های وابسته به سن و جنسیت است . مراد از پیش بینی ، بیان این واقعیت است که تا چه اندازه می توان بر بنیاد پاسخ های فعلی افراد به آزمون حد پیشرفت یا کارایی آنها را در آینده نزدیک یا دور بر آورد کرد؟ گرچه همه آزمون ها را می توان هم به منظور تشخیص و هم به منظور پیش بینی ، به کار برد لکن برخی از آنها بیشتر به منظور تشخیص به کار برده می شوند تا پیش بینی . به طور مثال اکثر آزمون های فر افکن از جمله آزمون رورشاخ و آزمون T.A.T ، همچنین بعضی از پرسشنامه های شخصیتی از جمله M.MPI . بیشتر برای تشخیص در محیط های بالینی یا کلینیک های راهنمایی و مشاوره مورد استفاده قرار می گیرند. به کاربردن این آزمون هادر جریآن ابتلای افرادبه اختلالات روانی به روان شناس اجازه می دهد که نوع و درجه اختلال را در نزد آنها تعیین کند و بعد از بهبودی نشان خواهد داد که درمان تا چه حد موفق بوده است .
:: برچسبها:
کاربرد آزمونهای MMPI-2 ، MCMI ، 16PF،زوج ها،آزمونهای روانشناسی،روانشناسی زوجین،آسیب شناسی ،روانی فردی،اختلالهای شخصیتی، الگوهای ،شخصیت بالینی ،پرسشنامه زوجها ,
این پاورپوینت کاربرد چند آزمون مهم روانشناسی را بیان می کند در 29 اسلاید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0